۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

جريان حصر آقاي منتظري از ديدگاه نظام سايت جمهوريت


با وجود تاکيد رهبر انقلاب بر راهبرد «دفع حداقلي و جذب حداکثري»، از يک سو برخي مدعيان تبعيت از ولايت همچنان در راستاي "جذب حداقلي و دفع حداکثري" عمل مي‌کنند و از سوي ديگر برخي مخالفان نظام و رسانه‌هاي بيگانه تلاش کردند بيان اين راهبرد از سوي رهبري را خلاف واقع جلوه دهند.
آينده در اين شرايط به بازخواني يک نمونه از عملکرد رهبر انقلاب در مواجهه با آيت‌الله منتظري مي‌پردازد که به رغم مواضع صريح ايشان عليه آيت‌الله خامنه‌اي انجام شده است.
اين موضوع به دستور رهبري به رفع حصر آقاي منتظري در بهمن 1381 به نقل از سخنراني مرحوم حجت الاسلام مروي، معاون وقت دستگاه قضايي مي‌پردازد. گفتني است اين روايت تاريخي چندي پيش توسط وبلاگ کلاشينکف ديجيتال که گويا توسط يکي از طلاب اداره مي‌شود، به نقل از "مجموعه سخنراني هاي هفتمين نشست آموزشي ائمه جمعه"، منتشر شده است. در اين فرصت قصد دارم جريان رفع حصر آقاي منتظري را خدمت شما عزيزان گزارش دهم. اين گزارش خدمت همه مراجع ارائه شد و اثر مطلوبي بر جاي گذاشت. نخستين نکته در اين گزارش اين است که 30 درصد اين حصر از ناحيه نظام بود و 70 درصد بقيه از سوي خود آقاي منتظري بود. آنچه مد نظر نظام بود صرفا محدود کردن رفت و آمد جمعيت ها و گروهها به بيت ايشان بود و از نظر نظام، رفت و آمد علماء، بزرگان،بستگان و نزديکان مانعي نداشت و همچنين بيرون رفتن ايشان از منزل به قصد زيارت حرم حضرت معصومه(س) سفر و زيارت مشهد مقدس بلامانع بود
ايشان در خاوه قم، منزل و باغچه اي داشتند که تابستانها مي توانستد از آن استفاده کننددر ابتداي حصر، دادگاه ويژه روحانيت به ايشان گفت که در بسياري از موراد، شما آزاد هستيد ولي خود آقاي منتظري گفت: يا همه حصرها برداشته شود يا اينکه کاملا برقرار باشد.
لذا 70 درصد اين حصر به خواست خود ايشان بود، زماني پزشکان به ايشان توصيه کردند که از منزل بيرون رفته و قدم بزنند، اما ايشان در پاسخ گفته بود نمي گذارند از منزل بيرون بروم، مسئول حفاظت آنجا حضور داشته و اعلام کرده بود که بيرون رفتن ايشان هيچ مانعي ندارد و اينکه ما همواره همراه ايشان هستيم به اين خاطر است که دشمنان نظام مي توانند با کشتن ايشان به نظام، ضربه بزنند و چون جان ايشان در خطر است و همچنين ايشان در زمان قائم مقام بودن محافظ داشته و بدين کار عادت دارند، ما همواره در کنار ايشان خواهيم بود.پروژه حصر آقاي منتظري از ابتدا کار به شوراي عالي امنيت ملي محول شده بود ولي در هرمقطع که تلاش مي شد حصر ايشان برداشته شود، مقام معظم رهبري روي خوش نشان مي دادند، به عنوان مثال زماني آيت الله اميني پيغام دادند که قصد داريم در جامعه مدرسين راجع به حصر آقاي منتظري بحث کنيم، حال مي خواهيم بدانيم آيا مقام معظم رهبري اين کار را مي پسنديد يا خير، اگر ايشان نمي خواهند کسي وارد اين بحث شود، به ما اعلام نماييد که وارد بحثي که مورد رضايت آقا نيست، وارد نشويم، مقام معظم رهبري در پاسخ فرمودند: اين کار هيچ اشکالي ندارد و من از خدا مي خواهم که آقابان بتوانند طرحي براي رفع حصر ارائه دهند.
هرچند مقام معظم رهبري با جنبه عاطفي قوي خويش هيچ گاه نمي توانست بپذيرد که اين پيرمرد محصور باشد اما هيچگاه به شوراي امنيت ملي در اين زمينه امر و نهي نکرده است؛ چرا که بحث "عواطف" و "مصالح نظام"، در اين مقوله کاملا جدا از هم است؛ معظم له از اينکه شخصي با آن سوابق و در سن کهولت محصور باشد ناراحت هستند اما از نقطه نظر مصالح عاليه انقلاب اجازه نمي دهد که مسايل احساسي بر اين قضيه سايه افکند.
پس از مطرح شدن قضيه حصر در جامعه مدرسين، آيت الله اميني خدمت آقا رسيدند و مقام معظم رهبري فرموند: من قصد ندارم در اين قضيه امر و نهي کنم که اين حصر برداشته شود يا نشود چرا که براي برداشتن حصر از جايي که ممکن است کانون فتنه، مايه انحراف جوانان و سبب اميد بستن دشمن شود خجت شرعي لازم است تا بتوان در روز قيامت بدان تمسک کرد. معظم له از آيت الله اميني که با آقاي منتظري سابقه رفاقت داشته اند، خواستند که بدون اعلام رسمي، مصاحبه يا ثبت و ضبط شخصا نزد آقاي منتظري رفته و شفاها از ايشان قول بگيرند که پس از برداشته شدن حصر غير از درس و بحث و کارهاي خودشان به کارهاي ضد نظام دست نزنند.
رهبر معظم به کمترين کار در اين زمينه بسنده کردند تا صرفا حجت شرعي داشته باشند تا اگر خلاف آن صورت گرفت بتوانند قول آقاي منتظري را به ايشان گوشزد نمايند. اما زماني که آيت الله اميني براي اين کار به منزل آقاي منتظري رفتند که ايشان آيت الله اميني را راه نداده و گفتند يا دستور مي دهند حصر بداشته شود يا اينکه هيچکس حق ندارد وارد شود.
مورد ديگري که مقام معظم رهبري عنايت ويژه نشان دادند زماني بود که آقاي زاهدي درخواست کردند در يک ملاقات خصوصي و طولاني همراه با آيت الله مومن خدمت آقا برسند و راجع به آقاي منتظري صحبت کنند. ظرف دو يا سه روز جلسه اي با حضور اين دو بزرگوار و مقام معظم رهبري تشکيل شد و يک ساعت و چهل و پنج دقيقه به طول انجاميد. پس از جلسه، اين دو بزرگوار قانع شدند و گفتند«آقا دنبال حجت شرعي مي گردند».
اوضاع به همين منوال بود تا اينکه يکي از وزرا که با بيت آقاي منتظري مرتبط است، در هيات دولت گزارش داد که حال آقاي منتظري خوب نيست و ايشان به علت محصور بودن روزي 16 تا 17 ساعت مي خوابند که براي فرد در اين سن علامت خوبي نيست. در آن جلسه آقاي خاتمي به وزير بهداشت دستور داد يک تيم پزشکي به قم بفرستند تا گزارشي از وضعيت جسمي ايشان تهيه کنند. معاون وزير بهداشت که پزشک خوبي است همراه يک تيم پزشکي به قم رفته و طي گزارشي اعلام مي کنند حصر آقاي منتظري سبب شده است که ايشان دلمردگي و افسردگي پيدا کند. زماني که آقاي خاتمي در جلسه هفتگي خود با مقام معظم رهبري اين قضيه را عنوان مي کنند، شوراي عالي امنيت ملي اين قضيه را پيگيري کنند
لازم به ذکر است که در اين قضيه نامه آقاي طاهري يا نامه نمايندگان مجلس کوچکترين تاثيري بر اراده الهي آقا نداشته اند و اصولا اينها کوچکتر از آن هستند که بتوانند در برابر ايمان آقا ابراز وجود نمايند. مقام معظم رهبري همواره بر حسب تکليف شرعي خويش عمل نموده و به قضايايي که ممکن است در نظر برخي مهم باشد اعتنايي ندارند؛ يکي از بزرگان به آقا گفته بود ممکن است دستور شما به کمسيون امنيت ملي را معلول و متاثر از نامه آقاي طاهري و نمايندگان مجلس بدانند در اين صورت آقاي طاهري در چشم مردم بزرگ مي شود؛ لذا بهتر است کمي صبر کنيد تا آبها از آسياب بيافتد. آقا در پاسخ فرمودند: من در برنامه ها و موضع گيري هاي خود اينگونه محاسبه نمي کنم و صرفا تابع تکليف شرعي خويش هستم و غير از حجت شرعي چيزي برايم مهم نيست. من تا ديروز حجت شرعي داشتم ولي امروز اين که کار من به حساب زيد و عمرو گذاشته شود براي من حجت شرعي محسوب نمي شود لذا بنده با توجه به بيماري آقاي منتظري نمي توانم ايشان را به اين بهانه که ممکن است آقاي طاهري بزرگ شود، در حصر نگه دارم؛ چرا که در اين صورت در روز قيامت نمي توانم پاسخگو باشم.
البته تاکنون آقاي منتظري امتحان خوبي نداده است؛ به عنوان مثال شب قبل از حصر مستقيما با بي.بي.سي مصاحبه کرده است. البته چنين وانمود کرده اند که قضيه اتفاقي بوده است؛ بدين ترتيب که ايشان تنها در اتاق نشسته بودند که از راديو بي.بي.سي به شماره خصوصي! ايشان زنگ مي زنند و تعجب مي کنند که چطور خود آقاي منتظري در همان مصاحبه نظارت استصوابي را زير سئوال مي برد.
پس از آن هم "احمد" با راديو آمريکا مفصلا مصاحبه کرده و از اينکه اين راديو در طي دوران حصر فرياد مظلومانه ايشان را به جهان رسانيد تشکر مي نمايد. در هر حال حضرت آقا فرمودند که اگر بيماري ايشان معلول حصر است حصر را برداشته و فکري براي درمان ايشان بنماييد. شوراي امنيت ملي نيز به بررسي کار پرداختند و تاکنون کار به اينجا کشيده است. اميدوارم عاقبت امر خير باشد.